تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
سوژه خنده
و آدرس
soozhe.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 1198
بازدید کل : 463653
تعداد مطالب : 806
تعداد نظرات : 752
تعداد آنلاین : 1
خبر فوری فوری فوری
خواهش میکنم توجه کنین
علی دایی اسطوره فوتبال ایران فوت کرد
این خبر 5 دقیقه پیش بهم رسید
جزئیات در ادامه مطلب
ای زن ذلیل بدبخت
پــــ نه پــــ و کوووووووووووووفت
شعر جدید حسنی نگو بلا بگو
حسنی نگو جون بگو
علاف و چش چرون بگو
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه و واه و واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون
نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب!
باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم
به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها
گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم
اما تو چی ؟
نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه و واه و واه
در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه
پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا
نگاه می کرد تو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا
برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه و واه و واه
نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟
من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم
چرا نمیای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،
جنوب ،دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه و واه و واه
حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت
آن شد و رفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!
هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟
تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی
خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه
باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
چاهارتا شرعا بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو
درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد
یه زن گرفت وشاد شد
زی زی شد و دوماد شد!
الان چی شد؟؟
زن هم زنای قدیم ...
صبح ساعت ۵
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار میشود. نماز میخواند و سپس
به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.
صبح ساعت ۶
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ،
سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول
بوسیدن صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.
جدید: بازهم خوابیده است
صبح ساعت ۷
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه
بیرون می رود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده
و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.
صبح ساعت ۱۱
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست
کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و در با دست در حال
بررسی جوش های روی کمرش است
ظهر ساعت ۱۲
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع
پازیشن های جدید جهت چیز صحبت میکند
ظهر ساعت ۱۳
قدیم: در حال شستن جوراب و لباسهای آقای خانه درون طشت
وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و
البته غرغر کردن است.
ظهر ساعت ۱۴
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار
به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن
گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکرفر بوده و در همان حال در
حال تماشای FashionTV میباشد.
ظهر ساعت ۱۵
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه
برای گاوشان میباشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.
عصر ساعت ۱۶
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن
در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباسهای خریداری شده است. در همان
حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد میکشد.
عصر ساعت ۱۷
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.
عصر ساعت ۱۸
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در
حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را میبرد.
شب ساعت ۱۹
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.
شب ساعت ۲۰
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوضه خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.
شب ساعت ۲۱
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.
جدید: در رستوران ، پیتزا میل میفرمایند.
شب ساعت ۲۲
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن
گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.
شب ساعت ۲۳ و ۲۴
قدیم: در حال…
جدید: در حال مشاهده ماهواره هستند ایشون ، لطفاً مزاحم نشوید
آخی طفلکی عاشق شده
>>>>>> پررو بازي <<<<<<
یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده
چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار
مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!
چند دقیقه میگذره باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده باز یه
کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار
مهموندار میگه : چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی !
بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره
خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه ...
مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن قهوه رو که میارن
یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار مهموندار
میگه چرا این کارو کردی؟
خرسه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی
اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون
کشون تا دم در هواپیما میبرن که بندازنش بیرون خرسه که اینو میبینه
شروع به داد و فریاد میکنه
کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو
که بال نداری مگه مجبوری پررو بازی دربیاری!!!!!!!!
به نظر من کارش خیلی قشنگ بود
به کجا رسیده؟؟
چه عشقولانه...
دلایل گرانی "تخم" مرغ اعلام شد
1: بی بند وباری مرغان و خیانت به همسرانشان
2: افزایش بیداری اسلامی ! در منطقه
3: عدم پایبندی خروسها به موازین شرعی
4: شبیخون فرهنگی و سست شدن بنیان خانواده در مرغ داریها
5: بالا رفتن سن ازدواج در بین مرغ و خروسها
6: فرار تخمهای دو زرده به خارج
7: کمبود امکانات آموزشی بهداشتی و تفریحی برای جوجه ها
8: نسل کشی و مصرف بی رویه جوجه کباب توسط مرغ داران
9: فراگیر شدن شعار دو تا جوجه کافیه در بین مرغهای پایبند به اصول
10: استفاده برخی از شیادان که نمیتونم اسمشون رو
بگم (------ ) در گذاشتن تخم سه زرده
جدیدترین سوژه های داغ ایرانی
عجایب زبان مشهـدی ........( هه هه )
سرشماری در مناطق مختلف ایران..؟؟؟
قبل از هر چیزی باید بگم این مطلب جنبه طنز داره.
پس لطفا به محل زندگیتون حساسیت نداشته باشین(در این یه مورد خاص).ممنون
» اصفهان
- سلام
-سلام دادا
- شما چند تا فرزند دارید؟
- سی و سه تا
- چند تا دختر چند تا پسر ؟
- همش پسرس دادا
-تحصیلات؟
- دکترای متالوژی گرایش ذوب آهن .
-شغل؟
- برج ساز .
- وسیله نقلیه دارید؟
- بله . یه ژیان دارم
================================
» قم
- سلام حاج آقا
-سلام علیکم و رحمه الله و برکات برادر .
خسته نباشید . خدا قوت ان شاالله . الله اکبر.
-ببخشید حاج آقا شما چند تا فرزند دارید؟
- بسم الله الرحمن رحیم ..... دو تا , یه دختر یه پسر
- شغل
- مداحی . نوحه خونی . فروش البسه روحانیون و طلبه ها . .
-تعداد همسر ؟
- 55 تا
- بله!؟!؟!؟!؟!؟!؟! ببخشید بچه هاتون زن زاییدن یا زناتون بچه زاییدن؟!
- 54 تا صیغه یک نفر هم نکاه.
- صحیح .
- وقت نمازه برادر امری با من نیست؟
- نه متشکرم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکات
================================
»آبادان
- سلام
-سلام ولک
- شما چند تا فرزند دارید؟
- به تو چه کوکا!!!
-ای بابا ! آقا من مامور آمار هستم!
-خو کوکا منم مامورم !
-کارتتون لطفا
-خودت کارتت لطفا!!
- آقا اصلا شما بچه داری!؟!؟
- نه کوکا تموم کردیم!
-آقا یه جواب درست حسابی بدین
-باشه ولک بپرس
چند تا بچه داری ؟
اونش دیگه به تو مربوط نیست ولک
===============================
»اردبیل
- سلام
- نه منه ؟ (چی کار داری)
- سرشماری اوچون گلمیشم (برای سر شماری اومدم)
- ها !
- سرشماری، آمارگیری، چند تا سوال دارم
- خودیش خونه نیست
- شما چندتا بچه دارین ؟
- سنه نه ؟ (به تو چه مربوطه)
- سرشماری ماموریم (مامور سرشماریم)
- كپك اوغلی ایت جهنمه بلی نن ور رام پخون چیخار
(گم شو پدرسگ تا با بیل نکشتمت)
- چرا حول میدی ؟ دارم میرم خوب
==============================
» قزوین
- سلام
- به به سلاااام پیسر گلم؛ بیفرما تو
- خیلی ممنون - شما چند تا بچه دارین
- حالا چرا دم در، بیفرما تو کسی خونه نیست
- نه مزاحم نمیشم، فقط بگین چند تا بچه دارین
- چرا نمیائی تو خودت بشماری، تعارف میکونی ها
- نه متشکرم در حین انجام وظیفه هستم
- 6 تا
- چندتا پسر چند تا دختر
- حالا میومدی تو یه چائی میخوردیم
- خیلی ممنون
- همش پیسره
- متشکرم - فعلا خدافظ
- بند کفشت بازه مهندس
- باشه سر کوچه میبندم
دانلود کلیپ فوق العاده خنده دار
بعد از اتفاق شکستن پایه صندلی در برنامه زنده بچه های
خلاق ایرانی یه کلیپ با این موضوع ساختن
واقعا دیدنی و خنده داره پیشنهاد میکم حتما حتما ببینین
اگه نبینین خیلی ضرر کردین
چرا آخوند ها تو دوران تحصیلشون هیچی یاد نمیگیرن؟!
استاد: به نظر شما چرا حضرت محمد…
طلاب: اللهم صل علی محمد و آل محمد!
استاد: بله آفرین!می خواستم از شما بپرسم که چرا حضرت محمد…
طلاب: اللهم صل علی محمد و آل محمد!
استاد: وعجل فرجهم انشاء الله! به نظر شما چرا حضرت محمد…
طلاب: اللهم صل علی محمد و آل محمد!
استاد: لا اله الا الله! چرا آن حضرت…
طلاب: کدام حضرت؟
استاد: حضرت محمد!
طلاب: اللهم صل علی محمد و آل محمد..
هی من میگم سگ خطرناکه شما بگید نه!
داداش جیمی نیمرو شد...
مارو هم در غم خودتون شریک بدونین
مگه مرض داری؟
سری جدید جملات دِ نـَـــــــــــــــــــــه دِ
بابا بزرگ می گه پسرم کم پیدایی؟ کجایی؟اومدم بپیچونم گفتم:
هیچ جا زیر سایه شما،میگه:دِ نـَـه دِ زیاد اون زیر واینسا من پروستات دارم
گه گداری چِِکه می کنه خیس میشی
یه روز مامانم خونه نبود بابام غذا درست کرد . ماشاالله همه غذا رو سوزوند.
اومدیم با مرام بازی دراریم تا آخر غذا رو خوردم . وقتی غذا تموم شد بابام
برگشته میگه تموم شد؟میگم اره،مگه مشکلیه؟میگه دِ نـَـه دِ خاک بر سر از
قحطی برگشتت الحق که آشغال خوری بچه .
به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه میگه :
دِنــــــــــــــــــَـــ ـــــه دِ اگه دعاي بچه ها اثر داشت ، وقتی که
من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمُردی !!
دوست دخترم رفته آموزشگاه رانندگی ،مربی رانندگی گفته :
خانم اگه پای راستت رو بلند کنی ماشین وایمیسته و اگه
پای چپت رو بلند کنی ماشین حرکت می کنه,
.
دوست دخترم : اگه هردو پاموبلند کنم چی ؟
.
مربی : دِ نـَـه دِ اون موقع گواهینامه میاد در خونتون عزیزم !!!
طرف مداركشو داده واسه ترجمه كه اقدام كنه واسه خارج.!.!.!
بعد اومده خونه ما ميگم چايى ميخورى يا شربت؟؟؟ ميگه قهوه اسپرسو
اگه دارى بيار !!!!!!!!!!!!!!! تو دلم گفتم :دِ نـَـه دِ هفته پيش كه خاكشيرو
با كاسه سر ميكشيدى يادت نيست؟؟
دارم میرم آنتالیا دوست دخترم میگه میشه عزیزم منم ببری ؟
میگم د نـَـــــــــــه د مگه ادم با کباب میره تو چلو کبابی......
فرزان: میدونی برای هدیه تولدت چی خریدم؟سمیرا:نه فرزان: اون پژو
206 قرمز رنگ که کنار خیابون پارک شده رو میبینی ؟؟؟
سمیرا:وای مرسی عزیزم اصلا فکرشم نمیکردم فرزان:دِ نه دِ جوگیر
نشو یه ماتیک گرفتم درست به همون رنگ
با رفیقم با موتور لیز خوردیم...خوردیم زمین رفیقم بلند شده میگه
لعنتی شلوارم پاره شد..
میگم دِ نـَـه دِ تازه 30تومن رفت رو شلوارت! بیا موتورو از رو من بلند کن.
با حالت افسرده نشستم زانوهام و جمع کردم تو بغلم...میگم مامان...
من که انقدر بدردنخور نبودم...من که انقدر حال بهم زن و دوست نداشتنی نبودم...
مامانم بغلم کرده میگه : آخی...نازی...دِ نـَـه دِ بودی تازه فهمیدی !
دوست دخترم زنگ زده بهم میگه خوابتو دیدم نگرانت شدم!
میگم مگه خواب بدی دیدی؟
میگه : دِ نـَـه دِ اتفاقا خیلی هم خوب بود!!! ولی تو این فیلمه (5 کیلومتر تا بهشت)
میگفت: فقط مرده ها میان تو خواب زنده ها !!! واسه این نگران شدم!
کی گفته که اینا دل ندارن؟؟
معمار و مهندس فقط ایرانی!
حاج آقا(قاضی): خودتونو کامل معرفی کنید...
- شوهر: کاظم! برو بچ بهم میگن کاظم لب شتری! دیلپم ردی! ۲۳ ساله!
- زن : نازیلا! لیسانس هنرهای تجسمی از دانشکده سیکتیروارد فرانسه! ۲۰ ساله!
- حاج آقا : چه جوری با هم آشنا شدید؟
- شوهر : عرضم به حضورتاَن ورت حاجی! ایشون مارو پسند کردن!
مام دیدیم دختر خوبیه گرفتیمش!!!
- زن: حاج آقا می بینین چه بی چشمو روئه! حاج آقا تازه سابقه دارم هست!
- شوهر: حاجی چرت میگه! من فقط دو سال اوفتادم زندان اونم با بی گناهیه کامل!
- حاج آقا : جرمت چی بود؟
- شوهر : حاجی جرم که نمی شه بهش گفت! داش کوچیکم حرف گوش
نمیکرد ... مختوع النسلش کردم !
- زن : حاج آقا می بینین چقد بی احساسه !
- حاج آقا : خواهر من شما به چه دلیلی تقاضایه طلاق کردین ؟
- زن : حاج آقا ما الان درست ۳ ساله که ازدواج کردیم ولی این آقا اصلا عوض نشده!
- شوهر : دهه ! بابا بکش بیرون ! حاجی بده اصالتمو از دست ندادم ؟
- حاج آقا : خواهر من شما فقط به خاطر اینکه ایشون عوض نشده
میخواین طلاق بگــــــــیرین؟
- زن : حاج آقا اولش فکر میکردم درست میشه ! گفتم آدمش میکنم ! مدرنش میکنم !
حـاج آقا این شوهر من نمیفهمه تمدن چیه ! نمیدونه مدرنیسم چیه!
- شوهر : بابا! را به را گیر میده ! این کارو بکن ! این کارو نکن ! این لباسو بپـــوش !!
اونو نپوش ! حاجی طاقت مام حدی داره !
- زن : حاج آقا به خدا منم تو فامیل آبرو دارم ! دوست دارم شوهرم
شیک ترین لباسارو بپـوشه!
- شوهر : حاجی میخوایم بریم خونه اون بابای قالپاقش !!! گیر میده میگه
باید کروات بزنی ! به مولا آدم با کروات یبوست میگره ! نفسمون میات بالا
ولی پایین رفتنش با شابدوالعظیـــمه ! حاجی ما از بچگی عادت داشتیم دو
سه تا تکمه مون وا باشه !!
- حاج آقا : خواهر من حق با ایشونه !
- زن: حاج آقا بهش میگم تو خونه زیرشلواری نپوش ! یکی میاد زشته ! حد اقل شلوارک بپوش!
- شوهر : حاجی من اصن بدون زیرشلواری خوابم نمی بره !
بابا چاردیواری اختیاری ! راستش اینجا جاش نیست ولی بابای خدا بیامرزم میگفت :
- حاج آقا : خدا بیامرزتش !
- شوهر : خدا رفتگان شمارم بیامرزه ! میگفت : سعی کن تو زندگیت دو تا
چیز و ترک نکــنی !! یکی سیغار ! یکی زیرشلواری ! حاجی جونم برات بگه
که گیر داده خفن که سیغار نکش ! رفته برام پیپ خریته ! آخه خداییـــش
این سوسول بازیا به ما میات؟!!
- زن : حاج آقا شما نمیدونین من چقدر سعی کردم حرف زدن اینو درست کنم ! نشد که نشد !
- شوهر : حاجی رفته واسه من معلم خصوصی گرفته ! فارسی را درست
صوبت کنیم ! دیــــگه روم نمیشه جولو بچه محلا سرمو بلند کنم ! حاجی خسته
مونده از سر کار میام خونه به جای چایی واسه من کافی شاپ میاره !
درســته آخه ؟! حاجی از وقتی گرفتمش ۳۰ کیلو کم کردم ! از بس که از
این غذا تیتــیشـیا داده به خورده ما!!! لازانتـیا و بیف استراگانورف و اسپاقرتی
و از این آت آشغالا. حاجی هرکی یه سلیقه ای داره !
خب منم عاشق آب سیرابی با کیک تیتاپم !!!
- زن : حاج آقا یه روز نمی شه دعوا راه نندازه ! چند بار
گرفتنش با وثیقه آزادش کردیم ...
- شوهر : آره ! رو زنم تعصب دارم ! کسی نیگا چپ بهش بکنه !
خشتکشو پاپیون میکنـــــم !!!
- حاج آقا:خب شما که اینهمه با هم اختلاف فرهنگی و اقتصادی داشتین
چرا با هــــــــم ازدواج کردین ؟
- زن : عاشقش بودم ! دیوونش بودم ! هنوزم هستم..
عزیزم کی میای منو با خودت ببری من منتظرم هااااااااا...!!
دكمه نظر خرابه تست كن ببين درست نشده؟
نبرد پاملا اندرسون و جنیفر لوپز
ورود افراد زیر 18 سال ممنوع(مخصوص اعضا)
اس ام اس خنده دار
به یارو میگن طاقت شنیدن خبر بد داری ؟
میگه آره ، گفتن بابات مرد !
گفت: خاک تو سرت فکر کردم یارانهها رو قطع کردن !
.
.
.
زندگی چیست !؟
فاصله ی بین مای بیبی تا ایزی لایف !
.
.
.
رسد آدمیبه جایی که به جز غذا نبیند
رمضان شناختم من به خدا قسم غذا را !
.
.
.
( کالسکه )
واژه ای است که یک اصفهانی ، هنگام تست یک میوه کال بکار میبرد !
.
.
.
زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا !
.
.
.
از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟
قلبم جواب داد: کار من تامین خون بدنه
سوالای چرت و پرت از من نپرس !
.
.
.
موجود پریشان نحیفی هستم
پیش تو تمنای ضعیفی هستم
تو سطل زبالهای پر از خوشبختی
من گربهٔ ولگرد کثیفی هستم !
.
.
.
در چه ماهی هست که زنها در آن کمتر حرف میزنند !؟
جواب: ماه اسفند
آخه ۲۹ روزه !
.
.
.
هیچوقت کاری نکنید که عمه شما تاوان آنرا بدهد !
سلــــطــان فحش
عــمــه !
.
.
.
غضنفر رو صدا میکنن میگن پاشو سحره
بیدار میشه میبینه سحر نیست ! سانازه !
.
.
.
گونی برنج خاطره چیست !؟
کیف سامسونت غضنفر برای رفتن به تمام نقاط کشور !
.
.
.
فرق مرغ و حیف نون چیست !؟
مرغ میشینه میرینه!
ولی حیف نون تا به یه کاری نرینه نمیشینه!
.
.
.
امیدوارم که به اندازه مژه کوچک ردیف پایین چشم چپ پشه
غم تودلت نباشه ! طاعات و عباداتت قبول
.
.
.
بهترین لحظه زمانیست که فکر میکنی فراموشت کردم امّا
ناگهان اس ام اسی میرسه که فکر میکنی منم اما بد میبینی ایرانسل بوده!
.
.
.
ﻏﻀﻨﻔﺮ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺻﺪ ﻭ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ
ﻣﻴﮕﻪ ﻳﻪ ﭘﻠﻴﺲ ﺻﺪ ﻭ ﺩﻩ ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﻦ
ﺑﻘﻴﺸﻮ ﻫﻢ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺑﺪﻳﺪ!
.
.
.
اگه یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بیدار شدی
و دیدی همه چیز خیلی خوبه، نه غمیهست نه دردی
بدون که دیشب تو خواب مردی!
روحت شاد یادت گرامی!
.
.
.
از این به بعد هر کسی بهت گفت دوستت دارم
برو بغلش کن آروم سرت و بزار روی شونههاش و یواش
در گوشش بگو … گوه نخور !
.
.
.
حاصل ازدواج جمیله و ادیسون میدونی چی میشه !؟
(رقص نور) !
.
.
.
من واقعا به مامان و بابام حسودیم میشه !
چون من هیچوقت نمیتونم بچه ای به باحالیه بچه ی اونا داشته باشم !
.
.
.
خرگوش میره تو جنگل روباه رو میبینه داره تریاک میکشه میگه
اقا روباه این چه کاریه پاشو بدوییم شاد باشیم میرن تا میرسن به گرگه
میبینن داره حشیش میکشه خرگوش میگه اقا گرگه این چه کاریه پاشو
شاد باشیم بدوییم گرگم پا میشه میرن ۳تایی میرسن به شیره میبینن
داره تزریق میکنه خرگوش میگه اقا شیره این چه کاریه پاشو بدوییم ورزش کنیم
شاد باشیم شیره میپره میخورتش گرک و روباه میگن چرا خوردیش
این که حرف بدی نزد؟ شیره میگه نه بابا این پدر سوخته هرروز اکس میزنه
مییاد مارو میدوونه!!!
+++===================================+++
تصویر لو رفته از یخچال یک بسیجی!
طی اخبار رسیده این برادر بسیجی بعد از انجام یک اختلاس
کوچک[!] به کانادا رفته و با بخشی از پولهای خود ساندیس درجه
یک خارجی، از اون خوب خوب خوباش خریده ! …. بخش دیگرش را
هم برای زمانی که اسلام به خطر افتاد، پس انداز کرده !!!
نامههای عاجزانه دانشجویان در برگه امتحان !
برخی دانشجویان ضعیف هنگام پایان ترم وقتی خود را عاجز از
پاسخگویی به سئوالات می بینند برای استادان خود در زیر
اوراق امتحان نامه های ملتمسانه می نویسند تا تیری باشد
در تاریکی که شاید استاد نمره ۱۰ را به دانشجو اهدا کند.
اینا مارو با این پــ ن پــ ...
عکس واقعی تیمون و پومبا در کارتون شیرشاه
من میدونستم این دوتا واقعیان!
اولین سری از پــ ن پــ تصویری(مخصوص اعضا)
آخرین مدل حال گیری!!!
دخترجواني از مکزيک براي يک مأموريت اداري چندماهه
به آرژانتين منتقل شد.
پس از دوماه، نامه اي از نامزد مکزيکي خود دريافت مي کند به اين مضمون:
لوراي عزيز، متأسفانه ديگر نمي توانم به اين رابطه از راه دور ادامه بدهم و
بايد بگويم که دراين مدت ده بار به توخيانت کرده ام !!! ومي دانم که نه تو و
نه من شايسته اين وضع نيستيم. من را ببخش و عکسي که به تو داده بودم
برايم پس بفرست باعشق : روبرت
دخترجوان رنجيـده خاطرازرفتارمرد، ازهمه همکاران ودوستانش مي خواهدکه
عکسي ازنامزد، برادر، پسرعمو، پسردايي ... خودشان به اوقرض بدهند وهمه آن
عکس ها راکه کلی بودند باعکس روبرت، نامزد بي وفايش، دريک پاکت گذاشته
وهمراه با يادداشتي برايش پست مي کند، به اين مضمون:
روبرت عزيز، مراببخش، اما هر چه فکر کردم قيافه تو را به ياد نياوردم،
لطفاً عکس خودت راازميان عکسهاي توي پاکت جداکن وبقيه رابه من برگردان.....
به این میگن اشوه شتری(جــــــــــــــــــــون)
پـَــــــــ نَ پَـــــــــ
پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،
پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل
المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم
میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ میبریمت لندن با پله و مارادونا هم دوتا عکس بندازی!!
*=============================*
رسیدیم پشت در خونه ، كلید نداشتم به داداشم میگم كلیدتو بده،
میگه میخواي درو باز كنی؟ میگم پَـــ نَ پـَــــ میخوام بدمش به حسین تهی
از معطلی درش بیارم....
*=============================*
از فرنود مي پرسن شوشولتو خودت ميشوري ؟
ميگه پَــــ نَ پـَـَـ ميندازم تو ماشين لباسشويي !!
*=============================*
2 ساعته از بیرون صدای قار قار میاد...داداشم میگه صدای کلاغه ؟
میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه!!!!
*=============================*
صبح از خواب بيدار شدم، مامانم ميگه خوب خوابيدى؟ تا اومدم بگم:
پـَـَـ ... گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ و زهرمار، پـَـَـ نَ پـَـَـ درده بيدرمون،
پـَـَـ نَ پـَـَـ كوفت، پـَـَـ نَ پـَـَـ مرض... گفتم: خوب حالا چرا ميزنى؟
گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ ميخاى بشينم باهات درد ودل کنم
پَـــ نَ پَــــ ش کنی بذاری فیسبوک!
*=============================*
رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کن!
*=============================*
با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:
شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ... گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!
*=============================*
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده
میگه میخوای بند نافو ببری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم
از مامان بچه شاباش بگیرم!!
*=============================*
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیا اومده با کلی ذوق به بابام نشونش
می دم.میگه بچته؟؟؟!! میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان از اینترنت دانلود کردم
نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!!
*=============================*
به یارو میگم حاجی, بزن تو دنده من هول میدم روشن شه. میگه بزنم 2؟
پَـــ نَ پَـــ بزن 3 فوتبال داره!!!!
*=============================*
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!
*=============================*
داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته،
برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه :
حامد تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ حامد رسید من دیلیوریشم...
*=============================*
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟
پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد...
*=============================*
واسه استخدام رفتم یه شرکتی خانومه میگه :شما برای آگهی
استخدام اومدین؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!!!!!
*=============================*
حموم بودم، مامانم می زنه به در میگم بــــــله ؟ می گه حمومی ؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی.
میگه : در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران
با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم
که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری!!!!
*=============================*
رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟ گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ
یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !
*=============================*
جلو خواهرم سوسکه رو با دمپایی لهش کردم دل و رودش پخش زمین شده ...
خواهرم میگه مرده الان ؟
پَــــ نَ پَــــ این ترمیناتوره الان خودش رو جمع میکنه دوباره راه میافته
*=============================*
رفیقم رو بردمش اورژانس داره از درد به خودش میپیچه و هی خودشو
میزنه به درو دیوار پرستاره خیلی با ناز اومده میگه درد داری؟
گفتم پَــــ نَ پَـــ هالک شکست ناپذیره داره تغییر شکل میده طبیعیه تو نگران نباش
*=============================*
رفتم خونه دوستم کامپیوترش خرابه... میگم پاورت سوخته کامل!
میگه یعنی یکی دیگه بگیرم ؟ میگم پَـــ نَ پَــــ سوختگیش
جدی نیست پماد سوختگی بزنی خوب میشه
*=============================*
میگم دیشب یه پشه اومده بود تو اتاقم میگه کشتیش؟
پَــــ نَ پَـــــ اومدم بِزنم، نتونستم ، خونِ من تو رگهاش جریان داشت!
،یهو گفت بابا ...!! بعدشم نشَستیم دوتایی تا صبح گریه کردیم ، گوشه اتاق
*=============================*
رفتم جلسه ثبت نام 1ساعت وایسادم.یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟
پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم..
*=============================*
هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم ...
آمپولارو دادم به پرستاره ...میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
*=============================*
عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک اومده میگه :
عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟ میگم : پـَ نه پـَ توی
حراج بودم 50 در 100 تخفیف بهم خورده این شکلی شدم
*=============================*
به یارو راننده میگم: آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره
میگه: بسلامتی مسافرین؟
... پــ نه پـــ... فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش!
*=============================*
رفتم داروخانه میگم، میگم باند دارید؟ میگه باند پانسمان؟ پَ نه پَ باند
فرودگاه!می خوام فرود بیام
*=============================*
تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای
خودتو بشوری؟ پ نه پ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال.
*=============================*
رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد
*=============================*
رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام
میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم
*=============================*
با کمر دولا رفتم داروخانه عصا بگیرم میگه عصا برای کمر دردت میخوای ؟
پ نه پ حضرت موسی کلاسای تبدیل اژدها گذاشته دارم میرم اونجا
*=============================*
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم !
طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم
*=============================*
آژانس گرفتم واسه میرداماد بعد 15دقیقه یارو امده رفتم
سواره ماشین شدم یارو میگه میرداماد تشریف می برید:
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ امدم یه دوری بزنی ببینم دست فرمونت چه طوره!!!
*=============================*
به مامانم میگم شام چی داریم ؟
میگه گشنته ؟
پــَـ نه پــَـ بیست سوالیه ! تو جیب جا میشه ؟!
دم سحر رفتم سر میز نشتم میگه تو هم سحری میخوری؟
روزه میگیری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ اومدم مطمئن شم بقیه میخورن یا نه!
*=============================*
صبح واسه سحر بیدار شدیم میریم تو آشپزخونه مامانمون میگه
بیداری پـَـَـ نَ پـَـَــــ دارم تو خواب راه میرم گفتم برم آشپزخونه ترافیکش کمتره
*=============================*
رو والم عکس گذاشتم به یه درخت تکیه دادم دارم به آسمون نگاه می کنم .
دوستم نوشته آخی تیریپ هنری برداشتی ؟
می گم پ نه پ دارم کفتر هوا می کنم
*=============================*
میگم یه دوغ بدین !
میگه گازدار باشه ؟
پــَـ نه پــَـ آب و برق و تلفن داشته باشه ، گازش مهم نی !
*=============================*
توی یه عکس منو داداشم هستیم بعد یکی میپرسه تو سمت
راستی هستی،میگم نه بعد میگه سمت چپی،میگم
پ نه پ اونی که داره عکس میگیره منم
*=============================*
حضرت آدم بیرون بوده،می خواد بیاد تو در میزنه حوا میگه
کیه؟آدم میگه منم،حوا میگه ااا تویی،آدم میگه پ نه پ زنگ زده
بودی غذا سفارش داده بودی آوردن!به غیر از من و تو که کسی تو دنیا نیست...
*=============================*
از دستشویی اومدم بیرون، همکارم منتظر وایستاده منو دیده
میگه، تو بودی تو دستشویی؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ سه نفر دیگه
هم هست، من اول شدم !
*=============================*
دارم رو تردمیل عینه خر میدووم یارو مبگه اینجوری میدویی
لاغر کنی؟؟میگم پـَــ نَ پـَـــ دارم واسه نقش آفرینی تو سری
جدید میگ میگ آماده میشم...!!
*=============================*
با رفیقم رفتیم پیک نیک ... بهش چاقو دادم در کنسروو باز کنه.
میگه: با چاقو بازش کنم؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ راست کلیک کن روش اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن
*=============================*
از تو حموم به مامانم می گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد!!!!
*=============================*
رفتیم رستوران ... میگم ۲ تا جوجه لطفا، میگه جوجه کباب؟
پَ نه پَ ازین جوجه رنگیا ... یه قرمز بدین یه سبز
*=============================*
به طرف زنگ زدم می گم ریسیور چی داری؟
میگه می خوای بخری؟
گفتم پَـ نه پَـ می خوام بدونم اگه داری لو بدم بیان بگیرنت ...
*=============================*
سر کلاس نشستم به ديوار خيره شدم!
معلمه ميگه : اوووي!! تو کلاسي؟؟
پ نه پ لطفأ پس از شنيدن صداي بوق پيغام بگذاريد
*=============================*
داشتم با از پادگان میومدم یکی از آشنا ها رسیده میگه ااا
سربازی؟ گفتم پ نه پ بی بیه خشتم!!!!!!!!!!!!!!
*=============================*
یارو برگشت بهم گفت تو فیسبوک اسمو فامیل خودتو دادی ؟؟
پ نه پ اسمِ پدر بزرگ پدر بزرگ پدر پسر شجاع رو نوشتم کسی
***** شک نکنه.
*=============================*
به دختره میگم شمارتو بده! میگه واسه دوستی میخوای؟
پ نه پ!! میخوام واسه سحر بیدارت کنم یهو خواب نمونی
*=============================*
تو اخبار پلیسه اومده میگه :
یه برنامه ی مختلطی با حضور یه سری دختر و پسر تو یه پارک
در تهران برگذار شده، که اغلب حجابشون ناقص بوده و
کارهاشون هم منافی عفت ،(همون آب بازی و اینا..)
ما از همین جا قول میدیم با این هنجارشکنان به شدت برخورد کنیم.
پـــ نه پـــــ فک می کردیم با این فضای باز اجتماعی که واسه
مردم ساختین قراره یه کامیون تفنگ آپپاش بیارین اونجا بین
بچه ها تقصیم کنین کسی بی اسلحه نمونه، آخرشم کیک و
ساندیس بدین بچه ها جیگرشون حال بیاد...
*=============================*
زنگ زدم موبایلش میگه "
لطفا منتظر بمانید,مشترک مورد نظر در حال
انجام مکالمه دیگری میباشد"
بعد سه ساعت اومده اینور خط میگه : اِ اِ اِ..پشتِ خط بودی؟؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ با همت و باکری خط مقدم بودم,,,
چه روزایی بود...هنوزم یادم میفته اشک میاد توچشام..
*=============================*
با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر
همشون صورتاشون مو داره !!!
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت
بسیج جنگلن اینطورین
**=============================*
*
18 دليل محكم برای اينكه به مرد بودن خود افتخار كنيم
1- هميشه از نام خانوادگی شما استفاده می شود.
2- مدت زمان مكالمه ی تلفنی شما حداکثر سی ثانيه است .
3- برای يك مسافرت يك هفته ای تنها يك ساك كوچك دستی نياز داريد.
4- در تمام شيشه های مربا و ترشی را خودتان باز می كنيد.
5- دوستان شما توجهی به كاهش يا افزايش وزن شما ندارند.
6- جنسيت شما در موقع مصاحبه ی استخدام مطرح نيست.
7- لازم نيست كيفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بكشيد.
8- ظرف مدت 10دقيقه می توانيد حمام كنيد و برای رفتن به مهمانی آماده شويد.
9- همكارانتان نمی توانند اشك شما را در بياورند.
10- اگر در 34 سالگی هنوز مجرديد، احدی به شما ايراد نمی گيرد.
11- رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبيعی است.
12- با يك دسته گل می توانيد بسياری از مشكلات احتمالی را حل كنيد.
13- وقتی مهمان به خانه ی شما می آيد لازم نيست اتاق را مرتب كنيد.
14- بدون هديه می توانيد به ديدن تمام اقوام و دوستانتان برويد.
15- می توانيد آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشيد.
16- حداقل بيست راه برای بازكردن در هر بطری نوشابه ی داخلی يا
خارجی بلد هستيد.
17- ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشيد.
18- … و بالاخره روزی يك پيرمرد موفق خواهيد شد.
خودکشی به روایت تصویر
حالا هی بگید نبوغ آمریکایی ها بیش
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در
یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام
یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه
نفرشا یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که
شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها
گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.
همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده
نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را
روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها
را کنترل کرد. در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! در توالت باز شد
و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد
و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه
رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان
کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای
خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی
یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی
نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط
سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.
سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند
توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها
و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از
توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا